فارسی بان

معادل فارسی مایلستون milestone = فرسنگ

زمان ها یا نشانه های که برای اجرای یک برنامه معین میکنیم و بر اساس آن تصمیمات یا رویداد های را پیش نهاد می دهیم یک جور قرار هستند که …

معادل فارسی فریم ورک framework = قابِ کاری

فریم ورک ها قاب های کاری هستند که برای توسعه برنامه ها از آن ها استفاده میشود، شما با داشتن یک قاب کاری نیازی به بازنویسی کد های برنامه ندارید …

معادل فارسی پاناروما = سراسر نما

پاناروما تصویری است که عرض زیادی بیش از قاب دوربین را در خود در بر میگیرد، سراسر نما واژه ایست که هم به نما اشاره دارد و هم به سرتاسری …

معادل فارسی تضارب آراء = گفتاوری

تضارب آراء رویدادی است که طی آن صحبت های گوناگون پیرامون یک موضوع در کنار هم قرار میگیرند و با همدیگر مقایسه میشوند گفتاوری واژه سنگینی نیست و همگام با …

معادل فارسی پازل = جورچین

چین از آن پسوند های کمتر دیده شده در فارسی است جور بودن یعنی به هم خوردن حالا وقتی تکه های جور را کنار هم بچینیم میشه جور چین واقعا …

معادل فارسی پروف کردن لباس = تن زدن لباس

فقط کافی است کمی مکث کنیم و پیشنهاد پروف کردن لباس را اینگونه بیان کنیم. به نظرم این لباس رو تن بزن. برای اتاق پروف معادل خوبی پیدا نمیکنم. مثلا …

معادل فارسی تبلت tablet = تخت حساب

به نظر من عبارت تخت حساب بهتر از رایانه لوحی است، من بارها از واژه تخت حساب استفاده کردم و کسی تعجب نکرد. تخت حساب مانند ماشین حساب که به …

معادل فارسی پارکینگ parking = توقفگاه

هر چند ایستگاه واژه فارسی تری نسبت به توقفگاه است اما از نظر کاربرد ایست به معنی توقف موقت است. شاید واژه های دیگر فارسی بتوان پیشنهاد داد که به …