فارسی بان

معادل فارسی ماشین تاکسی taxi = خودرو راهی

معادل فارسی استهلال = ماه بینی

معادل فارسی تردمیل treadmill = دوثابت، دودرجا، دوبرقی

معادل فارسی من‌هول manhole = پاراهه

معادل فارسی هندهول hanhole = دست‌راهه

معادل فارسی شامپو فومی = شامپو کفی

معادل فارسی پاپی پاترول Papypatrol = گشت پنجه ای

معادل فارسی برنداستور brandstore = نمانشانگاه

معادل فارسی چیپس = برگک

انگلیسی را از فارسی به چپ بنویسیم

به جای نوشتن HTML بنویسیم اچ.تی.ام.ال یا اچتیمل در فارسی سازی نوشته ها جسور باشیم …

معادل فارسی سوییچ گیر، switchgear = کلیدزنی

معادل های فارسی کلید های صفحه کلید

معادل فارسی کیبور = صفحه کلید معادل فارسی اینتر = ورود معادل فارسی اسکیپ = گریز معادل فارسی آلت = گذر معادل فارسی شیفت = تبدیل معادل فارسی بک اسپیس …

داکت duct = راهه

اصناف، حلقه اصلی فراگیری برگردان های زبانی

معادل فارسی حمل و نقل = جابجایی

صدابازیگران سفیران بینام زبان فارس

چقدر زحمات این بزرگواران نادیده انگاشته شده، کسانی که بدون ادعا با پرکاری و اندیشه ورزی تلاش می‌کنند در صداگذاری هایشان کمترین اثری از بیگانگی در ذهن مخاطب خدشه ایجاد …

معادل فارسی پانچ = سوراخ کن

دستگاه پانچ برای سوراخ کردن کاغذ استفاده میشود. معادل آن در بازار سوراخ کن است. دستگاه دیگری نیز در بازار وجود دارد به عنوان سوراخ زن که برگردان hole drilling …

معادل فارسی قرض الحسنه = نیک‌ سپاری

معادل فارسی حساب = سپرده

معادل فارسی طلبکار = بستانکار

معادل فارسی بانک = خزانگر

خزانه خزانه داری خزانگری …

معادل فارسی صرافی = ارزبانی

معادل فارسی اسکوپ = قاشقک

انگلیسی

معادل فارسی مری گراند = ؟؟؟ ؛ معادل فارسی ترامپولین = ؟؟؟

کشتی صبا، سورتمه و چرخ و فلک مفاهیم جافتاده ای در شهربازی ها هستند جای برگردانهای خوب خالی، گویا از یک زمان به بعد دستگاه برگردان خاموش شده …

معادل فارسی LWG, longwise graphitizing = گرافیت سازی طولی

معادل فارسی دیتا، data = داده

برگردان رایج و خیلی روشن داده به جای دیتا چرا استفاده نمیشود؟ …

معادل فارسی اکی، ok = ردیفه،حله،خیلی خوب،باشه،موافقم

اکی در فارسی کاربر های مختلفی دارد در برنامه ها کاربرد خیلی خوب یا باشه با موافقم کاربرد کافی است اما در زبان مکالمه ای نمیتوان از خیلی خوب استفاده …

معادل فارسی کمپین = جمع خواهی

معادل فارسی Quadrotor = چهار پر

معادل فارسی Caption underpants = کاپیتان بی تنبان

برگردان خوبی از موسسه فرهنگی سورن به جای کاپیتان شرتی …

معادل فارسی Poopypanty = پاتوشلواریان

برگردان های پویا نمایی ها گاهی بسیار جذاب است هر چند ایراداتی هم داشته باشد این یکی فوق العاده است ترجمه چیزی شبیه «تو شرتش خراب کاری کرده است» اما …

معادل فارسی بافر = انباره

معادل فارسی دوبلر = صدابازیگر

این کلمه را نخستین بار در صداگذاری(دوبله) پویانمایی(انیمیشن) کاپیتان شرایک دیدم. …

معادل فارسی پونی لند ponyland = پونی آباد

صداگذاران کاتون زیبای پونی ها این برگردان زیبا را برای پونی لند انتخاب کرده اند …

معادل فارسی پاپی پاترول pupy patrol = گشت پنجه ای

معادل فارسی کربن carbon = چاربُن

کربن عنصری است که حتما چهار پیوند با طبیعت میدهد، بن یا پایه آن حتما به چهار می‌رسد و ما بر همین اساس تلاش کرده ایم لغتی ایرانی با معنی …

معادل فارسی کانال لم یکن = گویا نبود

واژه ای پر کار برد ، نازیبا و عربی که جایش را بدجوری میان صحبت های رسمی باز کرده است واژه گویا نبود کاربرد خوبی دارد برای مثال در صورت …